نوشته شده توسط : breketid

یوسف ندرخانی که ۳۳ سال سن دارد در ۱۹ سالگی به مسیحیت گروید

وزارت خارجه آلمان روز گذشته جمعه ۱۲ اسفند ( دوم مارس) با احضار سفیر ایران مراتب نگرانی این کشور را در ارتباط با سرنوشت یوسف ندرخانی، کشیش پروتستان ابراز کرده و خواستار آزادی فوری او شده است.

یوسف ندرخانی که ۳۳ سال سن دارد، در ۱۹ سالگی به مسیحیت گروید. گفته شده آقای ندرخانی به دلیل خودداری از انکار دین مسیحیت با مجازات اعدام روبروست.

یکی از سخنگویان وزارت خارجه آلمان گفته است:"به درخواست گیدئو وستروله، وزیر خارجه، سفیر ایران به وزارت خارجه فراخوانده شد تا ابراز نگرانی عمیق این کشور نسبت به وضعیت یوسف ندرخانی به او ابلاغ شود."

سخنگوی وزارت خارجه آلمان گفت: "براساس چندین گزارش مستقل، آقای ندرخانی به زودی اعدام می شود. در همین رابطه دستورات لازم برای اجرای این حکم به مقامات قضایی در زندان مرکزی در رشت ارسال شده است."

این در حالی است که خبرگزاری دولتی ایران، ایرنا، به نقل از سفیر این کشور در برلین صدور چنین حکمی را برای آقای ندرخانی رد کرده است.

علیرضا شیخ عطار، سفیر ایران در آلمان، ضمن محکوم کردن "کمپین بی اساسی" که در این باره علیه ایران به راه افتاده گفت:"تاکنون در ایران حکمی علیه کسی که دینش را تغییر داده باشد، صادر نشده است."

آقای شیخ عطار افزوده: "هر گونه حکمی در این مورد توسط دادگاه اعلام خواهد شد."

در همین حال محمد علی دادخواه، وکیل آقای ندرخانی با اشاره به این که " اتفاق تازه ای" در مورد این پرونده نیفتاده به خبرگزاری فرانسه گفت:" ما هنوز در انتظار پاسخ نامه ای هستیم که از دادگاه به دفترآیت الله خامنه ای، رهبر ایران ارسال شده است تا نظر او را در این باره بدانیم."

آقای دادخواه افزوده که این نامه در اوایل ماه گذشته میلادی به دفتر رهبر ایران فرستاده شده و ما نمی دانیم که چه زمانی پاسخ این نامه داده می شود.

آقای ندرخانی اکتبر ۲۰۰۹ بازداشت شد و براساس قوانین شریعت اسلامی به جرم ارتداد به اعدام محکوم شد. این قانون اجازه می دهد در صورت ندامت محکوم، حکم لغو شود.

بعد از تایید حکم او توسط دادگاه تجدید نظر در سپتامبر ۲۰۱۰ در استان گیلان، یوسف ندرخانی از دیوان عالی درخواست تجدید نظر کرد.



:: برچسب‌ها: عکس ها , کودک , باغ وحش ,
:: بازدید از این مطلب : 335
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid

کریستوفر تپین جمعه گذشته به درخواست مقام‌های آمریکایی از بریتانیا به آمریکا مسترد شد

کریستوفر تپین، تاجر بازنشسته بریتانیایی که متهم به تلاش برای فروش قطعات موشک هاوک به ایران شده روز گذشته ( جمعه دوم مارس) در جریان دادگاهش از قاضی خواست تا به قید وثیقه او را آزاد کند.

انتظار می رود رابرت کاستاندا، قاضی فدرال تصمیمش را در این مورد روز دوشنبه پنجم مارس اعلام کند.

آقای تپین ۶۵ ساله متهم است که قصد داشته قطعات موشک هاوک به ارزش ۲۵ هزار دلار را به ایران بفروشد.

کریستوفر تپین روز گذشته در حالی در جلسه دادگاه حضور یافت که لباس مخصوص زندان به تن داشت و به هر دو پایش پابند زده شده بود. به او اجازه داده بودند که تنها یک دستش آزاد باشد و بتواند برای راه رفتن از عصا استفاده کند.

در خواست وثیقه برای آزادی او با مخالفت شدید کریگ مک دونالد، از مقام های قضایی آمریکا مواجه شد.

آقای مک دونالد از دادگاه خواست که آقای تپین در جریان محاکمه، در زندان بماند.

این مقام قضایی در توجیه علت مخالفتش گفته است اطلاعاتی که آقای تپین دارد، می تواند خطراتی را برای جامعه داشته باشد.

به گفته آقای مک دونالد، کریستوفر تپین حتی پس از اعلام جرم در سال ۲۰۰۷ میلادی همچنان تکنولوژی آمریکا را در اختیار ایران می گذاشت.

آقای تپین جمعه گذشته (۲۴ فوریه) به درخواست مقام های آمریکایی از بریتانیا به ایالات متحده مسترد شد.

او پس از حضور در دادگاهی در ایالت تگزاس به زندانی در ایالت نیومکزیکو منتقل شد.

بر اساس اطلاعات ثبت شده در دادگاه، دو نفر دیگر در تگزاس به اتهام تلاش برای خرید و صادرات این باتری ها به زندان های ۲۰ تا ۲۴ سال محکوم شده اند.

در صورت اثبات این اتهام، آقای تپین با مجازات حداکثر ۳۵ سال حبس روبروست.



:: برچسب‌ها: پاییز ,
:: بازدید از این مطلب : 326
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid

نمایشگاه پرتره های فروید، تکامل سبک و جهان بینی او را طی دهه های مختلف نشان می دهد

گالری نشنال پرتره در لندن، در فرصتی استثنائی و کمیاب، تعداد زیادی از آثار لوسین فروید، یکی از بزرگ ترین نقاشان معاصر را یکجا گرد آورده است.

این نمایشگاه که ۱۳۰ پرتره این نقاش برجسته را با بازدیدکنندگان مشتاقی که ساعت ها در صف می ایستند قسمت می کند، از نمایشگاه چندی قبل آثار او در مرکز «ژرژ پمپیدو»ی پاریس هم بزرگ تر و کامل تر به نظر می رسد.

تدارک این نمایشگاه که چندین سال طول کشیده، این فرصت را به مخاطبش می دهد تا با جهان پیچیده نقاشی استثنایی، به مدد پرتره هایی از اولین سال های آغاز کار او تا آخرین کار ناتمامش پیش از مرگ (در بیستم ژوئیه ۲۰۱۱) که برای اولین بار به نمایش در می آید، از نزدیک و بدون واسطه آشنا شود.

لوسین فروید

لوسین فروید بیستم ژوئیه ۲۰۱۱ درگذشت

فروید در تمام آثارش روایت خود را از جهان با شیوه و سبک و سیاق مختص به خود با مخاطب اش در میان می گذارد. برای او پایبندی بر قوانین نقاشی ارزشی ندارد و آگاهانه پا را از حد و حدود تعیین شده فراتر می نهد. از همان اولین پرتره ها در دهه چهل که او همسر اولش را نقاشی می کند، شکل چشم ها و پیشانی در نگاه اول حتی اشتباه به نظر می رسد، اما فروید به عمد می خواهد روایت خودش را از یک شخصیت با فیلتری از درون دنیای خویش با ما قسمت کند. در نتیجه ابایی ندارد که نقاشی اش غیرمعمول و حتی اشتباه به نظر برسد.

تمام آثار اتاق اول نمایشگاه که از ۱۹۴۰ آغاز می شوند، از نگاه هنرمندی سراغ می کنند که در حال پرورش دغدغه ها و نگاه ویژه خود است و این نمایشگاه- خوشبختانه- این فرصت استثنایی را به مخاطب می دهد که سال به سال با آثار مختلفی از او پیش برود و تکامل سبک و جهان بینی او را طی دهه های مختلف شاهد باشد.

اما شیوه کار فروید از ابتدا تا انتها یکسان به نظر می رسد. فروید اطرافیانش را سوژه نقاشی هایش قرار می دهد، اما از خلال چهره و بدن آنها، دنیای درونی خودش را روایت می کند. بین آدم هایی که او می کشد، به رغم اختلاف های ظاهری، شباهت های زیادی را می توان دید و سبک روایت او از این آدم ها، از دهه چهل تا آخرین نقاشی در سال ۲۰۱۱، کم و بیش ثابت می ماند.

فروید می گوید آدم هایی را می کشد که برایش جالب و مهم اند و در اتاقی که می شناسد و در آن زندگی می کند. او برای مدل هایش داستان های زیادی تعریف می کرد و حتی شعر می خواند و با غذای خوب به استقبالشان می رفت، اما به هنگام کار اجازه نمی داد که حرفی بر زبان بیاورند. در اولین سال ها همسرش، استادش و یک کلکسیونر و حتی دوست اش فرانسیس بیکن- دیگر نقاش ستایش شده قرن بیستم- را سوژه آثارش قرار داد و در «دختر با گل های سرخ» (۱۹۴۷ و ۴۸) یکی از شاهکارهایش را بر اساس چهره همسر اولش خلق کرد.

او خیلی زود به مادرش توجه نشان داد و در دوره های مختلف، به نقاشی از او پرداخت. بیشتر پرتره های مادر در اتاق سوم نمایشگاه دیده می شوند و آخرین آنها که در سال های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۴ نقاشی شده، مادر را بر روی تخت نشان می دهد که به تلخی، گویی انتظار مرگ را می کشد.

پرتره ای از خود

درباره فروید گفته شده که هر گاه کسی را به عنوان مدل پیدا نمی کرد، خودش را می کشید. اگر حتی این حرف صحت هم داشته باشد، با این حال پرتره هایی که فروید در سال های مختلف از خودش کشیده، حال و هوای روحی و پیشرفت تکنیکی و تکامل جهان بینی او را در سال های مختلف به ما نشان می دهد و یکی از بهترین راه های شناخت جهان این نقاش را رو در روی ما قرار می دهد.

با کنار هم نهادن این پرتره ها از دهه چهل تا این اواخر، می توان به درون جهان فروید نفوذ کرد؛ چه آنجا که با صورت غیر عادی و تهدید آمیز خود به ما نگاه می کند و دو بچه در گوشه کوچکی از سمت چپ نقاشی به ما خیره شده اند (بازتاب ترس او از جهان و مناسبات معمولش) و چه آنجا که در «انعکاس» در سال ۱۹۸۵ با نقاشی کردن صورتش یکی از بهترین آثارش را خلق می کند: نگاه کنید به چشم هایی که به سرخی می زنند و قلم مویی که به نظر می رسد حتی گاه با خشونت حرکت کرده و رنگ هایی که بارها و بارها بر روی هم قرار گرفته اند و هر حرکت قلم مو نشان از حس و حال آن لحظه دارد و لایه های مختلفی از حس های گوناگون را به نقاشی اضافه می کنند و سایه روشن هایی که تمامی حس های درونی سوژه- خودش- را بیرون می کشد و افکار او را برهنه می کند.

اتاق های آخر نمایشگاه شاهکارهای بیشتری را در دل دارند و با نزدیک شدن به آخرین سال های کار فروید، پختگی و کمال بیشتری را شاهدیم. در اتاق هشتم، چهار نقاشی او از زن چاقی به نام سو تیلی، معروف به «سو گنده»، تمام جهان فروید را خلاصه می کنند و اوج توانایی او را در خلق پرتره هایی نامتعارف با ما قسمت می کنند.

تابلوی "سرپرست خفتۀ خیریه" از معروف ترین آثار لوسین فروید است

در پرتره «برهنه با صندلی سرخ» (۱۹۹۶) نقاشی از کادر معمول خارج می شود و فروید ابایی ندارد که در گوشه سمت چپ به فریم نقاشی اضافه کند یا در لوئیزا(۱۹۹۸) برای نقاشی کردن دست مدل اش یک تکه کوچک از یک بوم دیگر را به پائین نقاشی بیفزاید و بی اعتنایی اش را به جهان بسته و قواعد از پیش تعیین شده اش موکد کند.

نوه زیگموند فروید معروف، در واقع جهان روانشناسانه پدربزرگش را در حال و هوایی متفاوت دنبال می کند. او در طول دهه ها آدم های مختلفی را سوژه نقاشی هایش قرار می دهد، اما در همه آنها، از زنانی بسیار تکیده و استخوانی تا چاق و فربه، نگاه نقاشی را می توان حس کرد که زندگی را دوست ندارد و به نقاشی به عنوان یک درمان نگاه می کند.

در واقع فروید در صورت و بدن مدل هایش زیبایی را جست و جو نمی کند و بر خلاف بسیاری از نقاشان طول تاریخ، سعی دارد تصویر نازیبایی از بدن و صورت انسان ها ترسیم کند. در هیچ کدام از بدن های برهنه نقاشی شده توسط فروید، حس اروتیکی نمی توان یافت و برعکس تصویر دیگری از انسان ها که تلخ و سرد و دردناک به نظر می رسد خلق می شود.

در واقع فروید در تمام طول دوره کاری اش در حال برداشتن ماسک زیبا از صورت و بدن انسان هاست. در کنار پیکاسو که غالباً به شکل استعاری در حال برداشتن ماسک از صورت و ورود به درون پیچیده انسان هاست، فروید علاوه بر صورت، با کشیدن بدن های مچاله شده، انسان را به معنای واقعی "برهنه" می کند؛ فارغ از پوستی که ما را زیبا نشان می دهد. فروید در واقع پوست انسان را می کند و لایه ای را از روی درونیات پنهان ما برمی دارد. می ماند استخوان ها و رگ هایی بیرون زده و بدنی ملتهب که درد و رنج انسان را می توان در آن حس کرد.



:: برچسب‌ها: توکیو ,
:: بازدید از این مطلب : 341
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid

پیروزی ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه تقریبا قطعی است. ولی روسیه کنونی با روسیه‌ای که او قبلا دو دور بر آن ریاست کرد تا حدودی تفاوت دارد. بازتعریف مناسبات سنتی میان دولت و جامعه، روسیه را در معرض تحولات تازه‌ای قرار داده است.

اورلاندو فیگس٬ تاریخ‌نگار سرشناس بریتانیایی، در کتاب معروف خود به نام "تراژدی یک ملت"٬ انقلاب سال ۱۹۱۷ میلادی روسیه را تاییدی می‌داند بر این که "جامعه روسیه نه به اندازه کافی قوی و نه از انسجام درونی برخوردار بود که بتواند انقلاب دمکراتیک خود را متحقق کند. به جز دولت چیز دیگری وجود نداشت که عامل انسجام و وحدت روسیه باشد."

به نظر می‌آید که این ارزیابی هنوز هم در وجه عمده اعتبار خود را از دست نداده و دولت در روسیه همچنان نقش سنگین و قدر قدرت را در بسیاری از ابعاد حفظ کرده است. اگر در دوره‌ای، تزار و در دوره‌ای دیگر، حزب کمونیست و رهبرانی همچون استالین نماد این دولت بودند٬ حالا این ولادیمیر پوتین و محافل پیرامون او هستند که چنین نقشی را بازی می‌کنند.

روز چهارم مارس، مردم روسیه به پای صندوق‌های رأی می‌روند تا رئیس جمهور این کشور را برگزینند. اکثر همه‌پرسی‌ها حاکی از این است که پوتین که تا سال ۲۰۰۸ میلادی به مدت ۸ سال این سمت را به عهده داشت٬ دوباره به کاخ کرملین بازخواهد گشت. پوتین در آن دوره ۸ ساله رویکردها و سیاست‌هایی داشت که به پوتینیسم معروف شدند.

پدیده‌ای به نام پوتینیسم

پوتینیسم در واقع تاکید دوباره‌ای بود بر حضور پررنگ دولت که با سوارشدن بر نگرانی‌های عمومی ناشی از هرج و مرج دوران پس از فروپاشی اتحاد شوروی و بلبشوی ناشی از زمامداری بوریس یلتسین، دوباره زمینه را برای قدرقدرتی خود مهیا دید. پوتین با اتکا به مردانی همچون خودش که همگی از ک.گ.ب برخاسته بودند و با میدان‌دادن به آن دسته از نظامیان و وزرای قدرتمند که دولتی در دولت بوریس یلستین به حساب می‌آمدند، توانست دوباره آمریت و اقتدار از دست‌رفته دولت قدرقدرت را احیا کند.

نگاهی به انتظارات عمومی از ریاست جمهوری مجدد پوتین و شعارهایی که وی متناسب با این انتظارات طرح می‌کند، همچنان بیانگر این واقعیت است که مناسبات میان جامعه و دولت در وجه عمده، مناسباتی کماکان یک‌جانبه است: دولتی قوی٬ همه‌کاره "معجزه‌گر" متمایل به آمریت و فعال مایشایی و جامعه‌ای نسبتا ضعیف٬ سازمان‌نیافته و فاقد نهادهای مدنی کارا و توانمند.

۲۰ سال پس از سقوط شوروی هنوز هم سازمان‌های اجتماعی واقعی، احزاب سیاسی مبتنی بر اقشار اجتماعی (شاید به جز حزب کمونیست)، اتحادیه‌های کارگری، گروه‌های طرفدار مصرف‌کنندگان یا فعالان زیست‌محیطی و نیز موسسات حرفه‌ای اندک هستند و فعالیت انجمن‌های نسبتا محدود حقوق بشری پژواک گسترده‌ای ندارد

شعارهای پوتین عمدتا چنین سمت و سویی دارند: احیای روسیه ابرقدرت٬ تقویت حکومت نظم و قانون و توزیع عادلانه درآمدها و تقویت سرویس‌دهی دولت به جامعه.

در واقع ۲۰ سال پس از سقوط شوروی٬ مشکل اصلی جامعه روسیه، یعنی ضعف دیرینه جامعه مدنی٬ کمتر شده، ولی از نظر کیفی متقاوت نشده است؛ هنوز هم سازمان‌های اجتماعی واقعی، احزاب سیاسی مبتنی بر اقشار اجتماعی (شاید به جز حزب کمونیست)، اتحادیه‌های کارگری، گروه‌های طرفدار مصرف‌کنندگان یا فعالان زیست‌محیطی و نیز موسسات حرفه‌ای اندک هستند و فعالیت انجمن‌های نسبتا محدود حقوق بشری پژواک گسترده‌ای ندارد.

جنبش اعتراضی جاری در روسیه نیز از ضعف‌هایی رنج می‌برد که در کوتاه‌مدت به سختی می‌تواند تحولی کیفی در این وضعیت ایجاد کند.

کاری که پوتین از آن تنفر دارد، ولی انجام می‌دهد

اخیرا پوتین در یک برنامه انتخاباتی در حضور دانشجویان مسکو نکته‌ای را اذعان کرد که در واقع مهر تاییدی بود بر نقش پررنگ دولت در جامعه روسیه و انتظارات گسترده‌ای که جامعه از آن دارد: "راستش من از کمپین انتخاباتی به شدت متنفرم. تو باید همه‌ چیز را وعده بدهی٬ چون اگر این کار را نکنی شاید پیروزی میسر نشود."

و طرفه این که او دقیقا همان کاری را انجام می‌دهد که از آن متنفر است: دانشجویان هزینه تحصیلی بیشتری دریافت خواهند کرد٬ حقوق بازنشستگی افزایش خواهد یافت٬ سن بازنشستگی برای زنان ۵۵ سال و برای مردان ۶۰ سال باقی خواهد ماند٬ حقوق پرفسورها و پزشکان دوبرابر بیشتر از میانگین حقوق در هر منطقه خواهد شد٬ کمک‌هزینه فرزندان افزایش خواهد یافت٬ مسکن ارزان‌قیمت در اختیار مردم قرار خواهد گرفت و در بخش آموزش هم سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی صورت خواهد گرفت.

رهبران ارتش٬ محافل ملی‌گرای روسیه و آن بخش از جامعه که در حسرت دوران ابرقدرتی روسیه هستند نیز از وعده‌های پوتین محروم نمانده‌اند: در ده سال آینده ۲۳ بیلیون روبل (۷۷۰ میلیارد دلار) صرف بهبود افزایش توان نظامی روسیه خواهد شد.

اجرای واقعی قول و قرارهای پوتین٬ به جز هزینه‌های تسلیحاتی٬ در ۶ سال زمامداری او سالانه بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار اضافی به هزینه‌های دولت می‌افزاید

اجرای واقعی قول و قرارهای پوتین٬ به جز هزینه‌های تسلیحاتی٬ در ۶ سال زمامداری او سالانه بیش از ۱۶۰ میلیارد دلار اضافی به هزینه‌های دولت می‌افزاید. این رقم معادل ۴ تا ۵ درصد تولید ناخالص ملی روسیه است. این در حالی است که یکی از شعارهای پوتین ایجاد نظم و انضباط مالی در هزینه‌های دولتی و کاهش تدریجی آن است.

پوتین هم در دوران ۸ سال اول ریاست جمهوری خویش و هم در مبارزات انتخاباتی کنونی بر رفع فساد٬ ارتشا و رانت‌خواری در دستگاه‌های دولتی تاکیدی همیشگی دارد٬ بی‌آنکه در عرصه عملی تغییر چندانی حاصل شود. استفاده وسیع کنونی وی از رسانه‌های دولتی برای تبلیغ خود و برنامه‌های انتخاباتیش و محرومیت نسبی نامزدان مخالف نیز نشانه‌ای در جهت معکوس به شمار می‌آید.

اصلاحات مدودف ادامه خواهد یافت؟

این در حالی است که بحران جهانی اقتصاد در سال ۲۰۰۸ میلادی و تاثیرات مخربی که بر اقتصاد روسیه بر جای گذاشت سبب شد ضعف‌های این اقتصاد که عمدتا مبتنی بر فروش مواد خام و تسلیحات نظامی و آلوده به رشوه و فساد و بوروکراسی است، بیش از پیش عیان شود.

بر خلاف روسیه اما٬ بسیاری از کشورهای نوصنعتی‌شده مانند برزیل، ترکیه، چین و هند، به راحتی این بحران را پشت سر گذاشتند. این گونه بود که رهبری کرملین در سیما و اظهارات دمیتری مدودف، مدرن‌سازی اقتصاد و مبارزه با فساد را در صدر وظایف خود قرار داد.

اصلاحات سیاسی٬ ایجاد زمینه برای رقابت در عرصه‌های مختلف٬ تدارک شرایطی که ایده‌ها و افکار متفاوت بتوانند عرصه‌ای برای بروز و اجراشدن بیابند و نیز رابطه تنگاتنگ‌تر با اروپا و آمریکا برای استفاده از سرمایه٬ دانش و فناوری‌ها نوین آنها و راهیابی به بازارهای غرب از اجزای این سمت‌گیری جدید اعلام شدند.

اما هم شعارهای انتخاباتی پوتین که اجرای آنها دولت را فربه‌تر و مقتدرتر می‌کند٬ و هم تنش و سردی معینی که اینک در مناسبات روسیه و غرب برقرار است، تردید ایجاد می‌کنند که سمت‌گیری یادشده تداوم داشته باشد. طرفه این که پوتین در مقاله‌ای که اخیرا برای تشریح سیاست خارجی روسیه انتشار داد، گویی که بحران سال ۲۰۰۸ اصلا روی نداده است٬ نوشت که کشورش همیشه بازیگری قدر در عرصه بین‌المللی باقی خواهد ماند و این ربطی به وضعیت خوب یا بد اقتصادی این کشور ندارد.

این نظر با روندهای معاصر و تجربه کشورهای صنعتی و در حال صنعتی‌شدن تا حدود زیادی در تناقض است. قدرت اقتصادی و نه فروش مواد خام٬ اینک نقش عمده را در تعیین مقام و موقعیت کشورها بازی می‌کند و روسیه هم از این امر مستثنی نیست. با این همه، حضور خودآگاهانه و اعتراضی بی‌سابقه بخش‌هایی از اقشار متوسط روسیه در عرصه سیاسی در ماه‌های اخیر شاید عاملی برای به ریل‌انداختن مجدد سمت‌گیری آغازشده در دوران مدودف باشد.

جنبش اعتراضی و اکثریتی که آب می‌رود

پوتین کسانی را سلسله‌جنبان اعتراضات روسیه می‌دانست که در خصوصی‌سازی‌های بی‌‌دروپیکر دوران یلتسین مفت و ارزان به ثروت‌های هنگفت رسیده‌اند

به رغم قول و قرارهای پوتین، این بار او به احتمال زیاد با اکثریتی نسبتا ضعیف‌تر از گذشته در انتخابات پیروز خواهد شد. این ضعف نسبی در وجه عمده ناشی از جنبش اعتراضی جدیدی است که بخش‌هایی از اقشار متوسط شهری حامل آن هستند. این بخش‌ها در ماه‌های اخیر٬ سرخورده از بحرانی که سال ۲۰۰۸ میلادی، سیستم ساخته و پرداخته پوتین را در برگرفت و متاثر از فضای ناشی از گفتمان‌های سیاسی متفاوت دمیتری مدودف و نیز خشمگین از تلاش مجدد پوتین برای بازگشت به کرملین، بیش از پیش از سیاست‌گریزی‌های گذشته فاصله گرفته و با خودآگاهی کم‌سابقه‌ای به اعتراض و انتقاد علیه سیاست‌های حاکم روی آورده‌اند.

واکنش اولیه پوتین این بود که معترضان با پول و تبلیغات غرب هدایت و حمایت می‌شوند.

او همچنین در این اعتراضات، کسانی را سلسله‌جنبان می‌دانست که در خصوصی‌سازی‌های بی‌‌دروپیکر دوران یلتسین مفت و ارزان به ثروت‌های هنگفت رسیده‌اند و حالا با سیاست‌های اعلام‌شده از سوی وی که آنها را به تعهدات مالی و مالیاتی معینی ملزم می‌کند، به خشم آمده‌اند.

گرچه در جنبش اعتراضی کنونی روسیه از این مخالفان هم دیده می‌شود٬ ولی کنه و ابعاد ماجرا فراتر از این‌هاست و برآمد قشر متوسط شهری که فقط بخشی از آن موتور متحرک مخالفت‌های جاری را تشکیل می‌دهد٬ قابل انکار نیست.

هستند کسانی که مدودف را "زیرنویسی" در اوراق تاریخ معاصر روسیه تلقی می‌کنند که تنها برای رفع مانع قانونی ریاست‌ جمهوری دوباره پوتین، کلیددار کرملین شد. ولی واقعیت این است که اگر گفتمان سیاسی مدودف همچون گفتمان دوران خاتمی در ایران چندان مابه‌ازای مادی نیافت٬ اما فضایی ایجاد کرد که جنبش اعتراضی جاری تا حدودی در هوای آن تنفس آغاز کرده است.

این جنبش اعتراضی به رغم آن که بزرگترین جنبش اعتراضی پس از فروپاشی شوروی در بیست سال پیش است٬ اما عمدتا به شهرهای بزرگی مانند مسکو و سن‌‌پترزبورگ محدود مانده است و چهره شاخصی برای عرض اندام در برابر پوتین هم ندارد.

گنادی زیوگانف٬ رهبر حزب کمونیست روسیه که در دو دهه گذشته همیشه نامزد ناکام انتخابات ریاست جمهوری بوده است و اینک بین ۱۰ تا ۱۵ درصد آرا برای او پیش‌بینی می‌شود، یا نامزدانی مانند ولادیمیر ژیرینوفسکی٬ رهبر حزب ملی‌گرای افراطی روسیه٬ سرگئی میرونوف٬ رهبر حزب عدالت و میخائیل پوروخروف٬ میلیارد معروف روسیه، حداکثر می‌توانند بخش‌هایی از این نیروی در حال رشد طبقه متوسط و بخش معترض آن را نمایندگی کنند.

با این همه٬ هم فربه‌ترشدن پایدار این اقشار که در ۲۰ سال گذشته کم و بیش خصلت‌نمای جامعه روسیه بوده است و هم تداوم و تقویت حضور نوپای آن در عرصه سیاسی و مدنی روسیه، بیش از پیش مطالبات و خواسته‌هایی را به میان خواهد کشید که شعارهای صرف مبتنی بر "ثبات" و "حضور مقتدر دولت در همه عرصه‌ها" تناسبی با آنها ندارد و در تناقض با پاسخگویی آنان خواهد بود.

همین نیرو به ویژه اگر رشدی به لحاظ کمی و کیفی موزون در سراسر کشور داشته باشد٬ می‌تواند سدی در برابر "مدرن‌سازی آمرانه‌ای" ایجاد کند که همچنان گرایش عمومی پوتین و محافل هوادار اوست و نیز با تلاش در راه متنوع‌سازی اقتصاد روسیه چشم‌انداز بهتری برای ادغام و هم‌پیوندی آن با اقتصاد بین‌المللی بگشاید.

بازی کم‌دوام با کارت تبلیغات علیه غرب

تا همین حالا هم پوتین برای خواباندن موج اعتراض‌ها از زبان مدودف از تغییر در قانون انتخابات٬ لیبرالیزه‌سازی قانون تشکیل احزاب و تفویض اختیارات و قدرت بیشتر به ایالات سخن گفته است. او با این قول‌وقرارها تلاش کرده است تا خود را در مقام مدرن‌سازی دموکرات معرفی کند که به تدوام ثبات و نظم و امنیت هم متعهد است، شاید که تظاهرکنندگان راضی شوند و به خانه بازگردند.

پوتین در انتخابات اخیر روسیه هم همانند سال ۲۰۰۷ میلادی، در بحبوحه انتخابات مجلس و تبلیغات برای انتخاب مدودف٬ با کارت میهن‌پرستی و تبلیغات ضدغربی به میدان آمده است

این تلاش اما تاکنون چندان قرین توفیق نبوده است و اگر پوتین برخلاف دفعات قبل، نه با اکثریتی قوی٬ بلکه با رأی اندکی بالای ۵۰ درصد در دور اول انتخاب شود٬ احتمالا بر اعتماد به نفس و گسترش فعالیت معترضان افزوده خواهد شد.

گرچه پوتین در این انتخابات هم به سان سال ۲۰۰۷ میلادی، در بحبوحه انتخابات مجلس و تبلیغات برای انتخاب مدودف٬ با کارت میهن‌پرستی و تبلیغات ضدغربی به میدان آمده است٬ اما به نظر نمی‌رسد که این کارت هم این بار تاثیر و بازدهی ۵ سال پیش را داشته باشد.

مقاله مفصل پوتین در باب سمت‌گیری سیاست خارجی روسیه که یک هفته پیش منتشر شد، عملا تسویه حسابی است با غرب بر سر مسائل مورد مناقشه و قوتی قلبی است به ملی‌گرایان و محافل نظامی و اقشار ساده روسیه که کشور دوباره در حال احیای "عظمت پیشین" است و می‌خواهد تا در سطحی برابر با قدرت‌های عمده دیگر به رسمیت شناخته شود.

مناسبات میان روسیه و غرب در دوران زمامداری پوتین از سال ۲۰۰۰ میلادی، مناسباتی توأم با اوج و حضیض بوده است؛ مسکو به ویژه در سال‌های گذشته استقرار سپر دفاع موشکی ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه٬ تلاش غرب برای "نفوذ در حیات خلوت" خویش و نیز رویکرد غرب در قبال بحران‌ اتمی ایران و بحران سیاسی لیبی و سوریه را مغایر منافع ملی خود و در تضاد با درک و برداشت‌های خود از قوانین بین‌المللی تلقی کرده و بر سر آنها با غرب به چالش روی آورده است.

این که محافلی در میان سیاست‌سازان غرب، روسیه را قدرتی در حال افول و در عین حال تهدید برای منافع غرب تلقی می‌کنند که با آن هیچ‌گونه سیاست و ساختار مشترک امنیتی نمی‌توان تدوین و اجرا کرد، نیز محملی برای تنش و کشاکش میان دو طرف بوده است.

با این همه، روسیه چه برای نوسازی اقتصاد عقب‌مانده و ‌آسیب‌پذیر خویش و چه برای ایجاد جهان چندقطبی که آن را در رأس سیاست خارجی خود نوشته است، نیازمند مراودات و تعاملات گسترده با غرب است. غرب نیز چه به لحاظ مهار بهتر بحرا‌ن‌های بین‌المللی٬ چه به لحاظ حفظ ثبات و امنیت در اروپا و آسیا٬ چه از جهت امکان بهره‌مندی از منابع انرژی و سایر مواد خام روسیه و چه از حیث کمک ولو غیرمستقیم به دموکراتیزه‌سازی حیات سیاسی و اقتصادی و مدنی در این کشور به تعامل و همکاری با رهبران کرملین نیازمند است.

این نیازهای متقابل، به ویژه با گذر از سال انتخابات در روسیه٬ آمریکا و فرانسه و نیز آرام‌گرفتن شعارها و تبلیغات انتخاباتی٬ در همه این کشورها هر دو سو را نهایتا به اجماع و توافقاتی ولو حداقلی می‌رساند. به ویژه توانمندی و قدرت‌گیری رو به رشد طبقه متوسط روسیه که استقلال بیشتر جامعه از یوغ دولت٬ اقتصاد پویاتر و نوآورتر در بخش خصوصی و مراودات بیشتر با جهان خارج از سمت‌گیری‌ها و مطالبات طبیعی آن است، می‌تواند در خدمت سوق بیشتر پوتین در راستاهای یادشده عمل کند و دوره جدید ریاست جمهوری او را تا حدود زیادی از دو دور قبلی متفاوت سازد.



:: برچسب‌ها: نیویورک , ایتالیا , مرخصی ,
:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid

مجلس پیش از این تاکید داشت که افراد رد صلاحیت شده نباید در پست های قبلی معرفی شوند

مجلس نمایندگان افغانستان با اصلاح یک ماده آیین نامه داخلی خود، زمینه را برای معرفی دوباره وزیران رد صلاحیت شده هموار کرده است.

اخیرا حامد کرزی، رئیس جمهوری با دو سال تاخیر در معرفی اعضای کابینه خود، ۹ تن را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کرد.

اما شماری از نمایندگان بر اساس آیین نامه داخلی، در مورد هفت تن از آنها به دلیل رد صلاحیت شدن آنها در گذشته در همین سمتها، ابراز تردید کرده بودند.

روز شنبه، ۱۳ حوت/اسفند با اصلاح ماده هفتاد و ششم این آیین نامه، که در آن قید گذاشته شده بود که یک فرد نباید در وزارتی که یک بار رد صلاحیت شده، دوباره معرفی شود، این مانع برداشته شد.

آن گونه که عبدالرووف ابراهیمی، رئیس مجلس اعلام کرد، از ۱۸۰ عضو حاضر مجلس تنها پنج تن به نسخه اصلاح شده این ماده رای مخالف دادند و بقیه هم آن را تایید کردند.

این وزیران پیشنهادی در زمستان سال ۱۳۸۸ از سوی مجلس رد صلاحیت شده بودند، اما آقای کرزی پس از رد صلاحیت آنها از جانب مجلس، این افراد را در همان سمتها به عنوان سرپرست تعیین کرد: محمد اسماعیل (وزارت انرژی و آب)، داوود علی نجفی (وزارت ترانسپورت "حمل و نقل")، ثریا دلیل (وزارت صحت)، حسن بانو غضنفر (وزارت امور زنان)، امیرزی سنگین (وزارت مخابرات).

پیش از این، موضوع معرفی وزیران پیشنهادی، در روابط آقای کرزی و مجلس اثر گذاشته است

اما ویس برمک که نتوانست برای احراز سمت وزارت توسعه روستاها رای کافی بیاورد به عنوان معاون وزیر در این وزارتخانه تعیین شد و عبیدالله عبید که به عنوان وزیر پیشنهادی تحصیلات عالی معرفی شده بود، به عنوان سفیر افغانستان در ایران تعیین شد.

مجلس نمایندگان به دلیل موجودیت مانع قانونی در برابر معرفی دو باره این هفت وزیر پیشنهادی، از دعوت آنها برای ایراد سخنرانی در مجلس در مورد سوابق کاری و برنامه های آینده خود، خودداری کرده بود.

مجلس روز شنبه تنها به نجیب الله اوژن وزیر پیشنهادی فواید عامه و حسن عبداللهی وزیر پیشنهادی توسعه شهری، که مانعی در برابر معرفی آنها وجود نداشت، اجازه داد که در مجلس سخنرانی کنند و به پرسشهای نمایندگان در مورد برنامه های آینده خود پاسخ دهند.

به این ترتیب، هفت وزیر پیشنهادی دیگر هم قرار شده است در روزهای آینده به توضیح برنامه های خود در جلسه علنی مجلس حضور یابند.

آنگونه که اعلام شده، جلسه رای گیری در مورد رد یا تایید صلاحیت های این وزیران در روز سه شنبه آینده برگزار خواهد شد.



:: برچسب‌ها: دره عمیق و باریک ,
:: بازدید از این مطلب : 308
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid
آندره ویلاش بواش

آندره ویلاش بواش، سرمربی جوان چلسی به دلیل نتایج بسیار ضعیف زیر فشار شدیدی قرار دارد

چلسی برای پنجمین بار در ۶ بازی اخیر در کسب پیروزی ناکام ماند و مربی ۳۴ ساله پرتغالی این تیم در شرایط بسیار سختی قرار گرفت.

چلسی که در بدترین شرایط از زمان مالکیت رومن آبراموویچ بر این باشگاه به سر می‌برد، امروز شنبه (سوم مارس) در هفته بیست و هفتم لیگ برتر مهمان برومویچ بود.

این تیم که برای کسب رتبه چهارم و کسب مجوز حضور در لیگ قهرمانان اروپا در سال آینده، رقابتی سخت با آرسنال دارد، هر چه تلاش کرد با بی‌دقتی مهاجمانش نتوانست دروازه میزبان را باز کند. دانیل استوریج، مهاجم ملی پوش انگلیسی این تیم چندین فرصت گلزنی را از دست داد.

اما وست برومویچ با گل دیرهنگام گرت مک‌اولی، به سومین پیروزی پیاپی در سه هفته اخیر لیگ برتر دست یافت. این تیم در سرتاسر بازی، بویژه در ضدحمله‌ها خطرناک بود و نهایتا هم در دقیقه ۸۱ روی یک ضربه کرنر و عملکرد ضعیف مدافعان چلسی به تنها گل بازی دست یافت.

نتایج بازی‌های هفته بیست و هفتم لیگ برتر انگلستان

لیورپول ۱ - آرسنال ۲

بلکبرن ۱ - استون ویلا ۱

منچسترسیتی ۲ - بولتون ۰

کوئینزپارک رنجرز ۱ - اورتون ۱

استوک ۱ - نوریچ ۰

وست برومویچ ۱ - چلسی ۰

ویگان ۰ - سوانزی ۲

چلسی با این شکست ۴۶ امتیازی است و در رده پنجم قرار دارد. وست برومویچ نیز با ۳۵ امتیاز نهم است.

پیروزی آرسنال در زمین لیورپول

گل دوم فان پرسی در وقت‌های تلف شده بازی، پیروزی ۱-۲ آرسنال در مقابل لیورپول را رقم زد.

در آغاز هفته بیست و هفتم لیگ برتر، آرسنال در حضور تقریبا ۴۵ هزار نفر در ورزشگاه انفیلد مهمان لیورپول بود.

فان پرسی

فان پرسی با دو گل خود آرسنال را در زمین لیورپول به پیروزی رساند

لیورپول که با روحیه‌ای مضاعف حاصل از قهرمانی در جام اتحادیه در یکشنبه گذشته، میزبان آرسنال بود، بازی را تهاجمی آغاز کرد و در دقیقه ۱۷ در نتیجه حرکت نفوذی سوارز به یک ضربه پنالتی دست یافت.

اما درک کویت که در فینال جام اتحادیه گل دوم لیورپول را زده بود، نتوانست پنالتی را گل کند و شزنی، دروازه‌بان آرسنال، در دو مرحله ضربات او را دفع کرد.

با این وجود لیورپول به حملات خود ادامه داد و در دقیقه ۲۲ بر روی ارسال هندرسون و گل به خودی کوشیلنی به گل رسید.

اما آرسنال در تنها موقعیت گلزنی خود در نیمه اول گل لیورپول را پاسخ داد؛ در دقیقه ۳۰ ارسال بلند و دقیق سانیا را فان پرسی وارد دروازه لیورپول کرد.

نیمه نخست با همین نتیجه به پایان رسید. نیمه دوم نیز با حملات تیم میزبان آغاز شد اما هیچکدام از فرصت‌های این تیم به گل تبدیل نشد تا اینکه فان پرسی یکی از معدود فرصت‌های این تیم در نیمه دوم را به گل دوم خود و پیروزی آرسنال بدل کرد.

در حال حاضر آرسنال از ۲۷ بازی ۴۷ امتیاز به دست اورده و در رده چهارم جدول رده بندی قرار دارد.

لیورپول نیز با ۳۷ امتیاز از ۲۶ بازی در رده هفتم است.



:: برچسب‌ها: پاریس ,
:: بازدید از این مطلب : 329
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid

نتایج آراء اخذ شده در تهران پایتخت ایران حاکی از پیشتاز بودن غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس هفتم است. محمدرضا باهنر، نایب رئیس فعلی مجلس، با ۱۱۵ هزار رای نفر بیست و ششم این فهرست است.

تهران به عنوان پایتخت ایران ۳۰ کرسی از ۲۹۰ کرسی مجلس را در اختیار دارد. نتایج اولیه شمارش آراء در تهران نشان می دهد که جبهه متحد اصولگرایان به رهبری محمدرضا مهدی کنی، رئیس مجلس خبرگان بیش از جبهه پایداری، دیگر ائتلاف اصولگرایان به رهبری محمد تقی مصباح یزدی، در کسب کرسی های تهران موفق تر بوده است.

۳۰ نامزد پیشتاز در تصاحب کرسی های تهران

۱ غلامعلی حداد عادل ۴۰۵ هزار ۵۳ رای جبهه متحد و جبهه پایداری
۲ محمدحسین ابوترابی ۲۴۵هزار و ۸۰۶ رای جبهه متحد
۳ علیرضا مرندی ۲۴۰ هزار ۱۲۳ رای جبهه متحد و جبهه پایداری
۴ مرتضی آقاتهرانی ۲۳۸ هزار و ۸۱ رای جبهه پایداری
۵

مسعود میرکاظمی

۱۹۷ هزار و ۲۴۷ رای جبهه متحد و جبهه پایداری
۶ بیژن نوباوه وطن ۱۶۲ هزار و ۷۴۶ رای جبهه متحد
۷

احمد توکلی

۱۵۹ هزار و ۲۴۷ رای

صدای ملت

۸ علی مطهری ۱۵۳ هزار و ۲۱۲ رای صدای ملت
۹

روح‌الله حسینیان

۱۴۵ هزار و ۳۴۷ رای

جبهه پایداری
۱۰ علی‌اصغر زارعی ۱۴۰ هزار و ۲۱۲ رای جبهه پایداری
۱۱ علیرضا زاکانی ۱۳۶ هزار و ۴۳۰ رای جبهه متحد
۱۲

حسین مظفر

۱۳۵ هزار و ۲۲۹ رای

جبهه متحد

۱۳ زهره طبیب زاده نوری ۱۳۴ هزار و ۴۹۰ رای جبهه متحد و جبهه پایداری
۱۴ غلامرضا مصباحی

۱۳۲ هزار و ۹۱۸ رای

جبهه متحد
۱۵ محمد سلیمانی

۱۳۰ هزار و ۱۰۰ رای

جبهه پایداری
۱۶ مهدی هاشمی

۱۲۸ هزار و ۸۷۷ رای

جبهه پایداری
۱۷ محمد نبویان ۱۲۴ هزار و ۸۳۲ رای جبهه پایداری
۱۸ مهرداد بذرپاش ۱۲۳ هزار و ۳۲۵ رای جبهه متحد
۱۹ حمید رسایی

۱۱۹ هزار و ۶۱۷ رای

جبهه پایداری
۲۰ لاله افتخاری ۱۱۸ هزار و ۷۶۳ رای

جبهه متحد

۲۱ اسماعیل کوثری ۱۱۸ هزار و ۵۸۳ رای جبهه متحد و جبهه پایداری
۲۲ مهدی کوچک زاده

۱۱۷ هزار و ۹۴۲ رای

جبهه پایداری
۲۳ مجتبی رحماندوست

۱۱۷ هزار و ۶۴۲ رای

جبهه متحد
۲۴ حسین فدایی آشتیانی ۱۱۶ هزار و ۷۳۱ رای جبهه متحد
۲۵ الیاس نادران ۱۱۶ هزار و ۶۸۵ رای جبهه متحد
۲۶ محمدرضا باهنر ۱۱۵ هزار و ۳۶۶ رای جبهه متحد
۲۷ پرویز سروری

۱۱۱ هزار و ۱۲ رای

جبهه متحد
۲۸ فاطمه رهبر

۱۰۹ هزار و ۸۶۳ رای

جبهه متحد و جبهه پایداری

۲۹ فاطمه آلیا

۱۰۸ هزار و ۵۸۱ رای

جبهه پایداری

۳۰ حسین نجابت

۱۰۴ هزار و ۳۴۹ رای

جبهه متحد

* جدول بالا نشان دهنده وضعیت فعلی کرسی های تهران است اما تا پایان شمارش آراء، این افراد نمایندگان قطعی تهران نیستند.



:: برچسب‌ها: پرندگان , جغرافیایی برچسب , اسکاتلند ,
:: بازدید از این مطلب : 373
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid

نمایشگاه پرتره های فروید، تکامل سبک و جهان بینی او را طی دهه های مختلف نشان می دهد

گالری نشنال پرتره در لندن، در فرصتی استثنائی و کمیاب، تعداد زیادی از آثار لوسین فروید، یکی از بزرگ ترین نقاشان معاصر را یکجا گرد آورده است.

این نمایشگاه که ۱۳۰ پرتره این نقاش برجسته را با بازدیدکنندگان مشتاقی که ساعت ها در صف می ایستند قسمت می کند، از نمایشگاه چندی قبل آثار او در مرکز «ژرژ پمپیدو»ی پاریس هم بزرگ تر و کامل تر به نظر می رسد.

تدارک این نمایشگاه که چندین سال طول کشیده، این فرصت را به مخاطبش می دهد تا با جهان پیچیده نقاشی استثنایی، به مدد پرتره هایی از اولین سال های آغاز کار او تا آخرین کار ناتمامش پیش از مرگ (در بیستم ژوئیه ۲۰۱۱) که برای اولین بار به نمایش در می آید، از نزدیک و بدون واسطه آشنا شود.

لوسین فروید

لوسین فروید بیستم ژوئیه ۲۰۱۱ درگذشت

فروید در تمام آثارش روایت خود را از جهان با شیوه و سبک و سیاق مختص به خود با مخاطب اش در میان می گذارد. برای او پایبندی بر قوانین نقاشی ارزشی ندارد و آگاهانه پا را از حد و حدود تعیین شده فراتر می نهد. از همان اولین پرتره ها در دهه چهل که او همسر اولش را نقاشی می کند، شکل چشم ها و پیشانی در نگاه اول حتی اشتباه به نظر می رسد، اما فروید به عمد می خواهد روایت خودش را از یک شخصیت با فیلتری از درون دنیای خویش با ما قسمت کند. در نتیجه ابایی ندارد که نقاشی اش غیرمعمول و حتی اشتباه به نظر برسد.

تمام آثار اتاق اول نمایشگاه که از ۱۹۴۰ آغاز می شوند، از نگاه هنرمندی سراغ می کنند که در حال پرورش دغدغه ها و نگاه ویژه خود است و این نمایشگاه- خوشبختانه- این فرصت استثنایی را به مخاطب می دهد که سال به سال با آثار مختلفی از او پیش برود و تکامل سبک و جهان بینی او را طی دهه های مختلف شاهد باشد.

اما شیوه کار فروید از ابتدا تا انتها یکسان به نظر می رسد. فروید اطرافیانش را سوژه نقاشی هایش قرار می دهد، اما از خلال چهره و بدن آنها، دنیای درونی خودش را روایت می کند. بین آدم هایی که او می کشد، به رغم اختلاف های ظاهری، شباهت های زیادی را می توان دید و سبک روایت او از این آدم ها، از دهه چهل تا آخرین نقاشی در سال ۲۰۱۱، کم و بیش ثابت می ماند.

فروید می گوید آدم هایی را می کشد که برایش جالب و مهم اند و در اتاقی که می شناسد و در آن زندگی می کند. او برای مدل هایش داستان های زیادی تعریف می کرد و حتی شعر می خواند و با غذای خوب به استقبالشان می رفت، اما به هنگام کار اجازه نمی داد که حرفی بر زبان بیاورند. در اولین سال ها همسرش، استادش و یک کلکسیونر و حتی دوست اش فرانسیس بیکن- دیگر نقاش ستایش شده قرن بیستم- را سوژه آثارش قرار داد و در «دختر با گل های سرخ» (۱۹۴۷ و ۴۸) یکی از شاهکارهایش را بر اساس چهره همسر اولش خلق کرد.

او خیلی زود به مادرش توجه نشان داد و در دوره های مختلف، به نقاشی از او پرداخت. بیشتر پرتره های مادر در اتاق سوم نمایشگاه دیده می شوند و آخرین آنها که در سال های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۴ نقاشی شده، مادر را بر روی تخت نشان می دهد که به تلخی، گویی انتظار مرگ را می کشد.

پرتره ای از خود

درباره فروید گفته شده که هر گاه کسی را به عنوان مدل پیدا نمی کرد، خودش را می کشید. اگر حتی این حرف صحت هم داشته باشد، با این حال پرتره هایی که فروید در سال های مختلف از خودش کشیده، حال و هوای روحی و پیشرفت تکنیکی و تکامل جهان بینی او را در سال های مختلف به ما نشان می دهد و یکی از بهترین راه های شناخت جهان این نقاش را رو در روی ما قرار می دهد.

با کنار هم نهادن این پرتره ها از دهه چهل تا این اواخر، می توان به درون جهان فروید نفوذ کرد؛ چه آنجا که با صورت غیر عادی و تهدید آمیز خود به ما نگاه می کند و دو بچه در گوشه کوچکی از سمت چپ نقاشی به ما خیره شده اند (بازتاب ترس او از جهان و مناسبات معمولش) و چه آنجا که در «انعکاس» در سال ۱۹۸۵ با نقاشی کردن صورتش یکی از بهترین آثارش را خلق می کند: نگاه کنید به چشم هایی که به سرخی می زنند و قلم مویی که به نظر می رسد حتی گاه با خشونت حرکت کرده و رنگ هایی که بارها و بارها بر روی هم قرار گرفته اند و هر حرکت قلم مو نشان از حس و حال آن لحظه دارد و لایه های مختلفی از حس های گوناگون را به نقاشی اضافه می کنند و سایه روشن هایی که تمامی حس های درونی سوژه- خودش- را بیرون می کشد و افکار او را برهنه می کند.

اتاق های آخر نمایشگاه شاهکارهای بیشتری را در دل دارند و با نزدیک شدن به آخرین سال های کار فروید، پختگی و کمال بیشتری را شاهدیم. در اتاق هشتم، چهار نقاشی او از زن چاقی به نام سو تیلی، معروف به «سو گنده»، تمام جهان فروید را خلاصه می کنند و اوج توانایی او را در خلق پرتره هایی نامتعارف با ما قسمت می کنند.

تابلوی "سرپرست خفتۀ خیریه" از معروف ترین آثار لوسین فروید است

در پرتره «برهنه با صندلی سرخ» (۱۹۹۶) نقاشی از کادر معمول خارج می شود و فروید ابایی ندارد که در گوشه سمت چپ به فریم نقاشی اضافه کند یا در لوئیزا(۱۹۹۸) برای نقاشی کردن دست مدل اش یک تکه کوچک از یک بوم دیگر را به پائین نقاشی بیفزاید و بی اعتنایی اش را به جهان بسته و قواعد از پیش تعیین شده اش موکد کند.

نوه زیگموند فروید معروف، در واقع جهان روانشناسانه پدربزرگش را در حال و هوایی متفاوت دنبال می کند. او در طول دهه ها آدم های مختلفی را سوژه نقاشی هایش قرار می دهد، اما در همه آنها، از زنانی بسیار تکیده و استخوانی تا چاق و فربه، نگاه نقاشی را می توان حس کرد که زندگی را دوست ندارد و به نقاشی به عنوان یک درمان نگاه می کند.

در واقع فروید در صورت و بدن مدل هایش زیبایی را جست و جو نمی کند و بر خلاف بسیاری از نقاشان طول تاریخ، سعی دارد تصویر نازیبایی از بدن و صورت انسان ها ترسیم کند. در هیچ کدام از بدن های برهنه نقاشی شده توسط فروید، حس اروتیکی نمی توان یافت و برعکس تصویر دیگری از انسان ها که تلخ و سرد و دردناک به نظر می رسد خلق می شود.

در واقع فروید در تمام طول دوره کاری اش در حال برداشتن ماسک زیبا از صورت و بدن انسان هاست. در کنار پیکاسو که غالباً به شکل استعاری در حال برداشتن ماسک از صورت و ورود به درون پیچیده انسان هاست، فروید علاوه بر صورت، با کشیدن بدن های مچاله شده، انسان را به معنای واقعی "برهنه" می کند؛ فارغ از پوستی که ما را زیبا نشان می دهد. فروید در واقع پوست انسان را می کند و لایه ای را از روی درونیات پنهان ما برمی دارد. می ماند استخوان ها و رگ هایی بیرون زده و بدنی ملتهب که درد و رنج انسان را می توان در آن حس کرد.



:: برچسب‌ها: عکاسی , درختان , رودخانه ,
:: بازدید از این مطلب : 322
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid
آخرین جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام

آخرین جلسه این دوره مجمع تشخیص مصلحت نظام با غیبت محمود احمدی نژاد برگزار شد

آخرین جلسه پنجمین دوره مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی برگزار شد.

در این جلسه که روز شنبه ۱۳ اسفند، ۳( مارس) برگزار شد، آقای هاشمی رفسنجانی به انتخابات نهمین دوره مجلس اشاره کرده و گفت که امیدوار است نتیجه این انتخابات، تشکیل مجلسی خوب و منسجم باشد تا در آینده شاهد پیشرفت، توسعه پایدار، ثبات و آرامش بیشتری برای کشور باشد.

او همچنین به مناسبت به پایان رسیدن پنجمین دوره کاری مجمع تشخیص مصلحت نظام، "از عملکرد تک تک اعضای مجمع و همکاری و همراهی بی شائبه‌شان" در طول دوره پنج ساله اخیر مجلس تشکر کرد.

آخرین جلسه این دوره مجمع بدون حضور محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران برگزار شد.

آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس قوه مجریه ایران از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است اما بیشتر از یک سال است که در جلسات مجمع شرکت نمی‌کند.

آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران هر پنج سال یک بار رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران را تعیین می‌کند.

ریاست مجمع از ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸ بر عهده علی خامنه‌ای، رهبر کنونی ایران و از ۱۳۶۸ تاکنون بر عهده اکبر هاشمی رفسنجانی بوده است.

پس از شروع اعتراضات به نتایج انتخابات مناقشه برانگیز سال ۱۳۸۸، آقای هاشمی رفسنجانی از تریبون نماز جمعه انتقاداتی علیه نحوه برخورد با معترضان مطرح کرد.

این انتقادات با برخوردهای تند اصولگرایان رو به رو شد.

او از آن زمان تا کنون به عنوان خطیب، در نماز جمعه شرکت نکرده و از یک سال پیش هم زیر فشار سیاسی منتقدانش، جایگاه ریاست مجلس خبرگان را از دست داده است.

صاحبنظران پیش‌بینی کرده‌اند که رهبر ایران از انتخاب آقای هاشمی به عنوان رئیس آینده مجمع تشخیص مصلحت نظام خودداری کند.

مجمع تشخیص مصلحت نظام نخستین بار، در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۶۶ توسط آیت الله خمینی، رهبر انقلاب ایران و به منظور حل اختلافات میان شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی تاسیس شد اما در سال ۱۳۸۸ و پس از تغییر قانون اساسی جمهوری اسلامی وظایف این نهاد دولتی افزایش پیدا کرد.

از سال ۱۳۸۵، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، اختیار نظارت بر عملکرد قوای سه گانه در اجرای سیاست‌های کلی را که از اختیارات رهبر است، به این مجمع واگذار کرده است.



:: برچسب‌ها: فلوریدا , زن ,
:: بازدید از این مطلب : 310
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : breketid

امدادرسانان صلیب سرخ در هفته‌های اخیر برای کمک به آسیب‌دیدگان در شهر حمص حضور داشته‌اند

مسئولان صلیب سرخ بین‌الملل اعلام کرده‌اند که برای دسترسی به منطقه باباعمرو شهر حمص و کمک‌رسانی به ساکنان این منطقه دوباره اقدام خواهند کرد.

صلیب سرخ روز جمعه، دوم مارس، با وجود موافقت اولیه مقامات رسمی سوریه، نتوانست به این منطقه اقلام کمکی بفرستد.

صلیب سرخ اعلام کرده است که متوقف شدن کاروان هفت کامیون این سازمان در مسیرشان به سمت منطقه باباعمرو در شهر حمص، "غیرقابل پذیرش" بوده است.

در همین حال این سازمان اعلام کرد که اجساد دو خبرنگار خارجی را که ماه گذشته در سوریه کشته شدند به دیپلمات های فرانسه و لهستان تحویل دادند.

ماری کالوین، خبرنگار ساندی تایمزو رمی اشلیک، عکاس فرانسوی در جریان یک حمله موشکی در بابا عمر در حومه حمص کشته شدند.

اجساد این دو خبرنگار روز گذشته جمعه سوم مارس، رسما توسط دیپلمات ها شناسایی شد.

به دنبال ورود نیروهای ارتش به منطقه باباعمرو در شهر حمص در روز پنجشنبه گذشته، گزارش‌هایی از کشتارهای تلافی‌جویانه و اعدام‌های خودسرانه توسط نیروهای دولتی سوریه منتشر شده است.

بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد هم گفته است که "دولت سوریه علیه شهروندان این کشور به گونه‌‎ای گسترده و آشکار، مرتکب جنایت علیه بشریت شده است."

"خیابان به خیابان"

کاروان امدادرسانی صلیب سرخ که روز جمعه، دوم مارس، راهی منطقه باباعمرو بود، مجبور شد شب گذشته را در شهر حمص متوقف بماند.

پیش از این، دولت سوریه به این کاروان اجازه ورود به باباعمرو داده بود.

جیکوب کلنبرگر، رئیس کمیته بین‌المللی صلیب سرخ گفته است: "این که افرادی که هفته‌هاست نیازمند دریافت امداد فوری هستند، هنوز هیچ کمکی دریافت نکرده‌‍‌اند، غیرقابل پذیرش است."

صلیب سرخ اعلام کرده است که هنوز هیچ توضیحی از سوی مقامات سوریه درباره تغییر نظرشان بر سر امدادرسانی به افرادی که در باباعمرو هستند، ارائه نشده است.

جیم میور، خبرنگار بی‌بی‌سی که در بیروت در نزدیکی سوریه به سر می‌برد، می‌گوید که گزارش‌های تاییدنشده‌ای درباره کشتارهای تلافی‌جویانه و اعدام‌های خودسرانه توسط نیروهای دولتی در منطقه باباعمرو منتشر شده است.

در این گزارش‌ها از بازداشت‌های گسترده مردان و پسران بالای ۱۱ سال خبر داده شده و گفته شده است که ساختمان تعاونی محلی به بازداشتگاه تبدیل شده است.

در یکی از این گزارش‌ها ادعا شده است که یک کامیون پر از اجساد کشته‌شدگان در بزرگراهی در نزدیکی باباعمرو دیده شده که از این منطقه خارج شده بود.

همچنین گزارش‌هایی از وقوع انفجار و تیراندازی در دیگر مناطق نزدیک باباعمرو منتشر شده است. بسیاری از ساکنان باباعمرو به این مناطق گریخته‌اند.

تلویزیون دولتی سوریه تصاویری از داخل منطقه باباعمرو منتشر کرده که نشانگر تخریب گسترده این منطقه است. در گزارش این تلویزیون، تخریب‌های منطقه به "گروه‌های مسلح تروریست" نسبت داده شد که به توطئه‌ای خارجی برای تضعیف ثبات سوریه دست زده‌اند.

وضعیت باباعمرو به شدت بد توصیف شده و گفته شده است که جریان برق در این منطقه قطع شده و منابع غذایی، آب و داروی کم است.

باسل فؤاد، از مخالفان دولت سوریه که از این کشور به لبنان گریخته، می‌گوید همکارانش که در سوریه مانده‌اند، به او گفته‌اند که افراد مسلح طرفدار دولت "وارد خانه‌ها می‌شدند و آنها را آتش می‌زدند."

او به آسوشیتدپرس گفت: "آنها از یک خیابان، شروع به جستجوی خانه به خانه کردند و بعد سراغ خیابان‌های دیگر رفتند."

پل کونروی، عکاس ساندی‌تایمز هم که در شهر حمص زخمی شده بود و به تازگی از این شهر خارج شده است، به بی‌بی‌سی گفت که آنچه در باباعمرو رخ می‌دهد، "یک کشتار سازمان‌یافته" است.

او که روز سه‌شنبه گذشته مخفیانه از سوریه به لبنان انتقال داده شد، در بیمارستانی در بریتانیا درباره صحنه‌هایی که در حمص شاهد بود، گفت: "من در چند جنگ دیگر (گزارشگر) بوده‌ام و تاکنون چیزی در این سطح ندیده‌ام."

او گفت: "هیچ هدفی وجود ندارد و یک کشتار سازمان‌یافته خالص علیه غیرنظامیان در حال رخ دادن است."



:: برچسب‌ها: فرانسه ,
:: بازدید از این مطلب : 345
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 اسفند 1390 | نظرات ()