نوشته شده توسط : breketid

به گزارش روز دوشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب و با فاصله ای اندك از آن، مجموعه هایی با عنوان طبل توخالی و شاه دزد با هدف خنداندن مردم با بهره گیری از خلق شخصیت های طاغوتی ساخته و روانه آنتن شدند.

مجموعه هایی سطحی سرشار از شوخی های قدیمی نخ نما شده كه در برهوت برنامه های سرگرم كننده ابتدای دهه شصت مورد توجه انبوه مخاطبان قرار گرفت.

در این دسته از آثار برهه ای از تاریخ صرفا دستاویزی برای خنداندن مخاطب شده و اغراق در پرداخت شخصیت ها و روابط میان آنها حرف اول و آخر را می زند!.

شخصیت هایی كه به كاریكاتور نزدیك شده و به دلایل گفته شده در بالا پس از پایان پخش نیز به سرعت از خاطر بینندگانش می رفت.پس از این تجربه های نه چندان موفق شبكه اول سیما دست به ساخت مجموعه ای تاریخی با درونمایه كمدی به نام 'سلطان و شبان' زد كه در دوره خود پربیننده ترین برنامه تلویزیونی لقب گرفته و پدیده ای اجتماعی محسوب می شد.

داریوش فرهنگ با سال ها سابقه كار در تئاتر به سراغ موضوع قدیمی جا به جایی دو فرد شبیه به هم رفته و آن را به عنوان ستون اصلی كارش برگزید.

پادشاهی ظالم بنا بر خوابی كه خوابگزارش دیده برای جلوگیری از رخ دادن حادثه ای شوم برای خود چوپانی بی سواد اما بسیار شبیه به خود به نام شیرو را به جای خویش بر تخت می نشاند.این قصه تكراری در دستان فرهنگ به مجموعه ای سرگرم كننده تبدیل شده كه پیام خود را نیز منتقل كرده بی آنكه یكسره به دام شعارزدگی بیفتد.

آن هم در زمانی كه بخش عمده ای از كارهای تلویزیونی از این موضوع رنج برده و با آن درگیر بودند.در واقع چیزی كه سلطان و شبان را نجات داده،نخست علاقه سازندگانش به داستان گویی و دیگری بهره گیری از بازیگران حرفه ای در نقش های مختلف بوده است.اما در همین كار هم نشانه هایی از یك دوره تاریخی مشخص در كار نمی بینیم و داستان در یك خلا زمانی روایت شده است!.

در سال های پس از آن نیز كمتر مجالی به این قبیل آثار داده شده و بیشتر شاهد ملودرام های تاریخی از جنس گرگ ها ساخته داود میرباقری و ...بوده ایم؛ به گونه ای كه خلا ناشی از آن به شدت احساس می شد.به همین خاطر نیز در ابتدای دهه هفتاد مدیران وقت شبكه اول سیما برای ایجاد نشاط در مردم در روزهای پس از پایان جنگ تحمیلی،ساخت مجموعه 'روزی روزگاری' را به كارگردانی امرالله احمدجو را در دستور كار خود قرار دادند.

وی كه تا آن زمان تنها فیلم سینمایی 'شاخه های بید' با بازی هادی اسلامی را با رگه هایی از طنز در بستر روستا ساخته بود،با توجه به شناختش از قومیت های مختلف،شخصیت های اصلی اش را بر این پایه شكل داده و از لهجه به بهترین شكل ممكن در راستای هدف خود بهره گرفته است.برای مثال می توان به لهجه شیرازی حسام بیك و افرادش اشاره كرد كه به شدت باورپذیر و شیرین از كار درآمده و به واسطه تلفظ صحیح آن هیچگاه هم مورد اعتراض قرار نگرفت.

نكته دیگر اینكه احمدجو شناخت درستی از شخصیت های خود داشته و برای بومی كردن آنها با مشكل مواجه نشده است.در واقع این هویت بومی به هیچوجه تحمیلی نبوده و با پوست و گوشت شخصیت ها تركیب شده است.اینگونه است كه كاراكترهایی همچون مرادبیك و حسام بیك به عنوان دو راهزن قدیمی باورپذیر شده و شباهت های چندانی با نمونه های غیر ایرانی خود ندارند.اتفاقی كه در نمونه های مشابهی از این دست به وفور دیده شده و احتمالا در آینده نیز دیده خواهد شد!.

طنز موجود در داستان نیز شكل دلنشینی داشته و كاملا برآمده از دل شخصیت ها و روابط میان آنهاست و به همین خاطر نیز هنوز پس از گذشت نزدیك به دو دهه از پخش آن در یاد و خاطره مخاطبان خود مانده است.

برای مثال می توان به برادرساده دل و شیرین عقل حسام بیك اشاره كرد كه یك تنه بخش مهمی از بار كمدی كار را به دوش كشیده و یا شیطنت های ظریف مرادبیك پس از بهبودی زخم هایش در برخورد با خاله لیلا به عنوان بزرگتر طایفه.

اما امرالله احمدجو پس از این موفقیت بزرگ به سراغ ساخت مجموعه 'تفنگ سرپر' با استفاده از بسیاری از همان بازیگران رفته و با بهره گیری از همان فضا سعی در تكرار موفقیت مذكور داشته كه به واسطه ضعف مفرط فیلمنامه به مقصود نرسیده است.

حال پس از گذشت چند سال از شكست تفنگ سرپر با مجموعه شبانه '‌پشت كوه های بلند' بار دیگر به سراغ خاطره شیرین مخاطبان دهه هفتاد تلویزیون از روزی روزگاری رفته كه نتیجه كار بسیار ناامیدكننده بوده و نتوانسته رضایت مخاطبان خویش را برآورده سازد.

مجموعه یاد شده همواره میان هجو و كمدی در نوسان بوده و در بعضی قسمت ها بسیار به كمدی پارودی(نقیضه) نزدیك شده و در جاهایی نیز به سیاه بازی های قدیمی شباهت پیدا كرده است.استفاده از لهجه اصفهانی و در رابطه با برخی شخصیت ها شیرازی،كلیت كار را به سمت بومی تر شدن پیش برده و مانع ارتباط دیگر مخاطب های تلویزیونی با آن شده است.

در نهایت باید گفت كه مجموعه تلویزیونی 'پشت كوه های بلند' با وجود صرف وقت و هزینه بسیار به دلایل گوناگون از جمله ضعف فیلمنامه به هیچوجه نتوانسته خاطره خوش روزی روزگاری بیست سال پیش را زنده كند.

فراهنگ**9173**م.ج**1588





:: برچسب‌ها: سیاه و سفید ,
:: بازدید از این مطلب : 244
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 تير 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: